–امیر محمود اسفراینی: من از طُغای دستور میگیرم. دستور ایلخان، قتل شیخ خلیفه بدون خونریزی است. وقتی به باشتین میروید به ایلخان بگویید امیر محمود دستور را عیناً اجرا خواهد کرد. خیر، بگویید دستور اجرا شد.
-قاضی شارح: هرگز سوگواری را در مرگ عزیزش، در نهایت تولّی، سخت در آغوش گرفتهاید امیر محمود؟
-امیر محمود اسفراینی: منظور چیست؟
-قاضی شارح: هرچه بازوان خود را تنگتر میکنید، آرامکردن او دشوارتر است.
– امیر محمود اسفراینی: آری.
-قاضی شارح: خلقی را در نهایت سوگواری چهطور؟
[… قاضی شارح قدم زنان از باغ خارج میشود …]
*صحنهای از فیلم سربداران.
پینوشت ۱ : امروز (دیروز البته) پیکر مرحوم مهندس سحابی تشییع شد و بازوان تنگ مرگ (یا …)، دخترش را در نهایت تولّی، سخت در آغوش گرفتند تا آراماش کنند …
پینوشت ۲ : برای همیشه باید اصطلاح “باورنکردنی” از فرهنگمان حذف شود …